تاريخ : پنج شنبه 27 فروردين 1394 | 9:37 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |



تاريخ : پنج شنبه 27 فروردين 1394 | 9:36 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |
سخت است بودن هایی که به نبودن هایشان باید عادت کنی... آدمها گاهی بی دلیل می آیند و بی دلیل می روند. خوب که نگاه می کنی نه دلیلی برای آمدنشان پیدا می کنی، نه دلیلی برای رفتنشان، هیچ توجیهی نیست، آدم ها ترکت می کنند. گاهی با بهانه، گاهی بی بهانه، رفتنی می رود نمی شود جلوی رفتنش را گرفت که اگر قرار به ماندنش بود هیچ اتفاقی نمی توانست سد راهش شود...بعضی ها می آیند می چسبند به همهء بودنت، می چسبند به روحت، به گوشهء دلت حتی، بعضی ها خواب ناآرامت را آرام می کنند، بی معرفت ها فکر نمی کنند بعد از رفتنشان دیگر خوابی نمی ماند که حتی ناآرام باشد، آرام جان می شوند و می روند. خوابت را هم می برند، اصلا بعضی ها می آیند و می‌شوند همه چیزت .همه چیزت...

نشوید آقااا، نشوید، همه چیز آدم نشوید وقتی قرار به ماندن ندارید....



تاريخ : پنج شنبه 27 فروردين 1394 | 9:34 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |

63vqa1ujos1l7xmpp3l4.jpg

من از طــــــرح نگاه تـــــو امید مبهمی دارم

نگاهتــــــ را نگیــر از من که با آن عالمـــــی دارم



تاريخ : جمعه 21 فروردين 1394 | 16:28 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |

ksnhc3042lf59aasok3h.jpg

گاهی دست " خـــودم " را می گیرم،می برم هوا خوری

" یــاد " تو هم که همه جا با من است

" تنــهایــی " هم که پا به پایم میدود...

میبینی؟

وقتی که نیستی هم جمعمان جمع است


موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: عکس عاشقانه و مطالب عاشقانه

تاريخ : جمعه 21 فروردين 1394 | 16:23 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |



وقتـــی عاشقـــانه هایــت بوی رفتــن می داد...

این روزهای تنهـــایی دور از انتظــار نبـــود..



تاريخ : جمعه 21 فروردين 1394 | 15:26 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |




من تمام نشانه های حیات را دارم


اما قلبــم...

مثل ِ حوض کوچکی که ماهی اش را

گربه برده است . . .

ایستــــاده...



تاريخ : جمعه 21 فروردين 1394 | 15:23 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |

به سلامتی اونو یارش منو یادش.عکس عاشقانه فانتزی



تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 14:23 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |

عکس عاشقانه فانتزی



تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 14:20 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |

●●●▬▬▬▬▬▬♪♫♪ஜ۩۞۩ஜ♪♫♪▬▬▬▬▬●●●

شدم فاحــــشه دســـت روزگــار ...

دنیـــا تجـــاوز میکنـــد

عشــق تجاوزمی کنـــــد

خیابانــــها تجـاوز می کننــد

و مـــــــن حاملــــه ی فرزندی هسـتم

بنـــــام عقـــــــــــــــــــــــده !!!!

بترســـید از روزی که فرزنــــــــدم به دنیــــا بیایـــد ...

●●●▬▬▬▬▬▬♪♫♪ஜ۩۞۩ஜ♪♫♪▬▬▬▬▬●●●



تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 14:18 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |

عکس عاشقانه فانتزی



تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 14:7 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |

سری چهارم عکس عاشقانه و متن عاشقانه 2015

مهربانی را از کودکی آموختم که آب شور دریا را با آبنبات چوبی کوچکش شیرین میکرد…



تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 14:7 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |

سری چهارم عکس عاشقانه و متن عاشقانه 2015

من که یاری ندارم. چشم انتظاری ندارم…قاصدک برو برو که با تو کاریندارم…قاصدک به چشمه من قصه ی یک دردی برو…میدونم برای من خبر نیاوردی برو…توی هفت تا آسمون من یه ستاره ندارمکسی که عشق منو به یاد بیاره ندارم…ندارم دلی که یه لحظه به یادم بزنهندارم هیچکیو که فک کنی یار منه…قاصدک بروکه با تو کاری ندارممن که یاری ندارمچشم انتظاریندارم…خیلی وقته اونی که براش میمردم دیگه نیست …قاصدک ها رو به یادش می شمردم دیگه نیست…خیلی وقته که دارم با تنهاییم سر می کنم



تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 14:6 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |

سری چهارم عکس عاشقانه و متن عاشقانه 2015

از یه جایی به بعد به خودت میگی…

اصلن چه دلیلی داره به کسی بگم حالم بده ؟
اونا چیکار میتونن واسم کنن…

جز گفتنِ یه الهی بمیرم ،
جز گفتنِ یه ناراحت نباش میگذره …
در روز اونقد می خندیو میگی وای …

من چقد خوشحالم که خودتم باورت میشه

واقعن حالت خوبه اما شبا

وقتی سرتو میذاری رو بالش میگی نه !!

اونقدرا هم خوب نیستم .
کم کم گریه کردن یادت میره ،

میریزی تو خودت ؛
غمه دوریشو ، اینکه رفت با کـَسه دیگرو …

میگی به من چه !!
چند وقت بعد میبینی دیگه نمیتونی …
سره یه موضوعِ کوچیک گریه میکنی ،

داد میزنی ،

میگی چه بلایی داره سرم میاد ؟
به خودت فُحش میدی ، میکوبی به درو دیوار ،
همه بهت میگن چته ؟

تو که اینقد ضعیف نبودی !!
توو دلت میگی …!

اونقد قوی بودم که دیگه ته کشیده …
تمومِ افکارم ، باورام ، احساسم ،

حتا خودمم دیگه ته کشیده..



تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 14:2 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |

سری چهارم عکس عاشقانه و متن عاشقانه 2015

از دیوانه ای پرسیدن:چه کسی را بیشتر دوست داری؟
گفت:عشقم.
گفتن :عشقت کیه؟
گفت:عشق ندارم که.
خندیدن و گفتن:برای عشقت چکار میکنی؟
گفت:تنهاش نمیذارم.میپرستمش.بی وفایی نمیکنم.باهاش مهربانم.فداکاری میکنم.نگرانشم.غمخوارشم……
گفتن:اگر دوستت نداشت.؟اگر تنهات گذاشت؟اگر نامردی کرد؟
اشک تو چشماش حلقه زد و گفت:اگر اینطور نمیشد که دیوانه نمیشدم



تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 14:1 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |

سری چهارم عکس عاشقانه و متن عاشقانه 2015



تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 14:0 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |
عکس های عاشقانه تصویری 2015 سری اول


تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 14:0 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |
عکس های عاشقانه تصویری 2015 سری اول


تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 13:59 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |
عکس های عاشقانه تصویری 2015 سری اول


تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 13:5 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |

اگه می دونسنتی قطره ی بارون هنگام جدا شدن از ابر چه حسی داشت !
اگه می دونستی یه بندر هنگام رفتن کشتی ها چقدر تنها میشد !
اگه می دونستی درخت کاج هنگام پر کشیدن پرنده ها چقدر غمگین می شد !
اگه می دونستی با رفتنت چه آتیشی به جونم کشیدی اینقدر راحت نمی گفتی : خداحافظ …

.

.



تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 12:58 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |

چه بی صدا رفت
چه آرام و بی ریا رفت
او رفت ، اما از  قلبم هیچگاه نرفت.
روزها رفتند، اما یاد او از خاطره ها نرفتند .
خورشید رفت ، غروب آمد ، اما نام او از دلم نرفت و مهرش همیشه در  کنج دلم ماند.
او هست اما نیست ، او در قلب من است اما در  کنارم نیست.
او رفت ، سهم من از رفتن او قطره های بی گناه اشکهای من بود.
او رفت اما هنوز قصه پا برجاست ، زندگی تمام نشده ، صدایش همیشه برایم آشناست.
او رفت ، اما من هنوز هستم ، او هست ، زیرا من نیمه ی دیگری از او هستم.
ما یکی هستیم ، او رفت اما هنوز به عشق هم زنده هستیم ، او نیست ، اما به عشق هم عاشق هستیم.
دسته گلی از گلهای نرگس چیده ام ، به یادت در طاغچه ی اتاق گذاشته ام ، عطر تو همیشه در اتاقم پیچیده ، یاد تو هنوز از خاطر گلها بیرون نرفته.
آن زمان که تو بودی ، دنیا برایم بهشت بود ، این تقدیر و سرنوشت بود که تو رفتی ، اما هنوز هم دنیا برایم زیباست ، زیرا یاد تو همیشه در دلهاست.
او رفت ،
چه بی صدا رفت ،
چه آرام و بی ریا رفت…



تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 12:55 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |

کاش..اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه حالت چطوره؟

 

 و تو جواب میدی خوبم!

 

 کسی باشه بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه میدونم خوب نیستی!!



تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 12:34 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |

میگذرد لحظه ها ، لحظه های بی تو بودن ، ثانیه هایی که خیلی کند میگذرد !

دلم میخواهد لحظه ها و ثانیه ها تند تر از همیشه سپری شوند و

لحظه ای که روزها آرزوی آن را داشتم فرا رسد...

لحظه دیدار ، یک لحظه رویایی و فراموش نشدنی...

نفسی تازه ، دلی عاشقتر از همیشه و آرزویی که به حقیقت پیوسته است...

میشمارم تک تک ثانیه ها را ، مینشینم به انتظار طلوعی دیگر

و حسرت روزهای لبخند و شادی را میکشم ! 

به امید دیدن تو ، به امید رسیدن به تو و به امید بودن تو در کنارم زنده ام ...

با رفتنت مطمئن باش که من نیز خواهم رفت !

تو به سوی خوشبختی ، من به سوی دنیایی دیگر !

میگذرد لحظه های عاشقی ، لحظه هایی که با دوری همراه هست و با فاصله هم صداست !

سردتر از همیشه ، روزهایی بی عاطفه تر از گذشته!

کاش خزان بی عاطفه دلم به پایان رسد..

و بار دیگر خورشید طلوعی دوباره در آسمان ابری و دلگرفته دلم داشته باشد....

به انتظار خورشید و به انتظار لحظه دیدارت خواهم نشست ای بهترینم!



تاريخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394 | 12:32 | نویسنده : PARDIS=شبگرد |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.